دنج
دلنوشته ها
سخت است.. هنگامي که کودک فقيري به هويج روي صورتش زل زده بود... لبخند بزن! بدون انتظار پاسخی از دنیا ، امروز به انهایی فکر میکنم که روی "شانه هایم" گریه کردند و نوبت "من" که شد شانه خالی کردند!!! گریــہ شایدضعـف باشد همه زندگيم " درد" است؛ درد... نمي دانم عظمت اين كلمه را درك مي كني يا نه؟ وقتي مي گويم درد، تو به دردي فكر نكن كه جسم انسان ممكن است از يك بيماري شديد بكشد... بچه های مدرسه رو برده بودن اردو و او که مجبور بود با کفشای یه لحظه به وضع بد مالی باباش فکر کرد و بدون اینکه خودشو بشکنه معرفت یعنی این نمیدانم اخر این دلتنگی ها به کجا خواهد رسید ...! دنیا پر شده از قاصدکهایی که ... راهشان را گم میکنند! نه میتوانی خبری بدهی ... و نه خبری بگیری. از آدمها بُت نسازید، این خیانت است! هم به خودتان، هم به خودشان.سادگیم را.
یکرنگیم را...
به پای حماقتم نگذار...
انتخاب کرده ام که ساده باشم و دیگران را دور نزنم...
وگرنه بد بودن و آزار و فریب دیگران آسان ترین کار دنیاست...
بلد بودن نمیخواهد... دوره.... دوره ى گرگهاست.
با گریه بنویسی دردهایت را
اما بگویند ؛ چه زیبا مینویسی
من در خویشتنم ، باز هم ؛
همه ام را سکوت فرا میگیرد …
آدم برفي از خجالت آّب شد.
بدان روزی دنیا انقدر شرمنده می شود
که به جای پاسخ لبخند ،
با تمام سازهایت می رقصد ...
شایدکودکانــہ ↙شاید بی غُـرور
اماهروقت گونـہ هـایَم خیس مـے شـود
⇙مـے فَهمـم نه ضَعیفَم نه کودِکَم
بلکه پُرازاحساسـَم❗❕
کتونی کهنش بره مورد تمسخر دوستاش قرار گرفت ،
گفت :
کفشام داغونه ولی توش خیلی راحتم . . . .
خدایی میشوند که، خدایی کردن نمیدانند
و شما در آخر میشوید، سر تا پا کافرِ خــــــدایِ خود ساخته
[-Design-] |